افزایش جمعیت و توسعه صنعتی در کشور به دنبال خود رشد در تقاضای انرژی الکتریکی را موجب خواهد شد. تامین این انرژی سرمایه گذاری در احداث واحدهای نیروگاهی و مصرف سوخت فسیلی را به دنبال خواهد داشت که این امر تبعات مختلفی به همراه دارد. از سویی دیگر مدیریت سمت تقاضا رویکردی در جهت منطقی سازی مصرف و کاستن از نرخ رشد تقاضا است. با توجه به ماهیت علت و معلولی بخش انرژی و تاثیر متقابل متغیر ها در این بخش و نیز پیچیدگی های حاکم بر آن لازم است تا به کمک ابزارهایی ، سیاستهای اتخاذ شده در این بخش مورد آزمون قرار گیرد. در این مقاله با استفاده از رویکرد سیستمهای دینامیکی مدلی ارائه شده که به کمک آن می توان اثرات ناشی از دو جهت گیری توسعه بخش عرضه و کنترل سمت تقاضا را با هم مقایسه نمود. در این تحقیق که برای اولین بار بدین شکل برای بخش انرژی در ایران صورت گرفته، در ابتدا بصورت کلان به موضوع نگاه شده و پس از ارائه یک مدل کلی برای بررسی رفتار و برهم کنش متغیرهای کلان در زنجیره انرژی الکتریکی ایران، بخشی از مدل کلی جهت بررسی جزئی تر انتخاب شده و مدل برای این بخش که بخش عرضه میباشد ، توسعه داده شده و در نهایت مدل با استفاده از اطلاعات موجود حل شده است. نتایج حاصل از اجرای این مدل حاکی از آن است که دینامیک سرمایه گذاری و روند احداث همه فناوریها در حالت مدیریت بخش تقاضا، شرایط بهتری را نسبت به حالتی که گرایش به سمت توسعه بخش عرضه است، ایجاد می کند.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |