عموما در طراحی سدهای برقابی و در سطح مهندسین مشاور برای تعیین پتانسیل برقابی یک مخزن، تحلیل بر اساس یک مدل شبیهسازی بهره برداری از مخزن سد بر مبنای اعتمادپذیری (RBS) با سیاست بهرهبرداری معلوم انجام میشود. در این تحقیق هدف بررسی نقش بهینهسازی سیاست بهرهبرداری از مخزن به جای استفاده از یک سیاست معلوم و ثابت بر شاخصهای برقابی میباشد . به منظور ارزیابی نقش بهینهسازی سیاست بهرهبرداری از مخزن بر شاخصهای طراحی یک طرح برقابی یک مدل بهینهسازی از نوع DP توسعه یافته است . با توجه به اینکه یک مدل بهینهسازی کلاسیک قادر به لحاظ کردن قیدهای کنترل کننده معیار اعتمادپذیری به صورت صریح نمیباشد و از طرف دیگر مدل RBS یک مدل بر مبنای اعتمادپذیری است، سنجش تاثیر سیاست بهرهبرداری از طریق مقایسه دو مدل RBS و DP کلاسیک جز در حالت خاص سطح اعتمادپذیری 100 درصد ممکن نیست. بنابراین با انتخاب سیستم سد کارون 5 به عنوان مطالعه موردی در ابتدا مقایسه و تحلیل دو روش برای این حالت مرزی انجام گردیده و سپس مدل DP با افزودن یک عبارت پارامتریک جریمه به تابع هدف مدل به یک مدل برنامه ریزی اعتمادپذیری تعمیم یافته است. مقایسه نتایج مدل RBS و مدل بهینهسازی DP در سطوح یکسان از اعتمادپذیری تامین نیاز انرژی نشان میدهد که درصد بهبود نتایج ناشی از بهینهسازی سیاست بهرهبرداری با کاهش سطح اعتمادپذیری افزایش مییابد. به عبارت دیگر هر چه سطح اعتمادپذیری تامین نیاز انرژی بالاتر باشد، پتانسیل بهبود در نتایج مدل شبیهسازی RBS ناشی از بهینهکردن سیاست بهرهبرداری کمتر خواهد بود.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |