چکیده: (5798 مشاهده)
امروزه مدیران سازمانها در صدد استفادهی بهینه از امکانات و منابع خود و تولید محصولاتی با حداکثر کارایی میباشند. تحلیل پوششی دادهها (DEA) ابزار قدرتمندی برای ارزیابی عملکرد واحدهای تصمیم گیری میباشد. تاکنون در بیشتر تحقیقات انجام شده تحلیل پوششی دادهها به منظور ارزیابی عملکرد واحدهای تصمیم گیری که شامل سازمانهای جدا از هم میباشند، به کار گرفته شده است. این در حالی است که در پژوهش حاضر تحلیل پوششی دادهها به منظور ارزیابی عملکرد محصولات تولیدی یک واحد صنعتی به کار گرفته شده است. هدف از انجام پژوهش حاضر ارائه مدلی مناسب برای سنجش کارایی محصولات تولیدی در یک واحد صنعتی و ارائه مقادیر بهینه ورودیها و خروجیها برای محصولات ناکارا میباشد. سنجش کارایی محصولات در مرحله اول، با استفاده از مدلهای کلاسیک تحلیل پوششی انجام میگردد.در این حالت مدلها یکبار با متغیرهای قابل کنترل و بار دیگر با متغیر غیر قابل کنترل حل و نتایج ارائه میگردد. اما از آنجاییکه در دوره زمانی مورد بررسی تغییرات غیر قابل توجیهی در دادهها وجود داشته است در مرحله بعدی مدلهای بازهای تحلیل پوششی دادهها مورد استفاده قرار خواهند گرفت. نتایج حاصل از مدلهای کلاسیک و بازهای تحلیل پوششی دادهها با یکدیگر مقایسه شده و با استفاده از نظرات مدیران کارخانه و مقایسه با وضعیت واقعی محصولات، مدلهایمناسب برای سنجش کارایی و رتبه بندی محصولات ارائه میگردد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان میدهد که مدلهای BCC نسبت به مدلهای CCR نتایج قابل قبولتری را ارائه میکنند. همچنین نتایج مدل BCC بازهای از مدل BCC کلاسیک به واقعیت موجود در واحد صنعتی نزدیکتر میباشد. در انتها نیز کارایی محصولات تولیدی با استفاده از روشهای میانگین رتبهها، بردا و کپ لند مورد مقایسه قرار گرفته است.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
سایر موضوعاتی که به مرزهای دانش در مهندسی صنایع و تولید کمک می کند دریافت: 1394/4/7 | پذیرش: 1394/4/7 | انتشار: 1394/4/7