شاخصهای قابلیت فرآیند به عنوان یک ابزار کارای مهندسی کیفیت به منظور مقایسه صدای فرآیند و صدای مشتری استفاده میشوند و به کمک آنها میتوان توان بالقوه و کارآیی عملیاتی فرآیندها را در تامین انتظارات مشتریان ارزیابی کرد. استقلال مشاهدات از متداولترین مفروضات اکثر شاخصهای قابلیت فرآیند است. اما با پیشرفت تکنولوژیهای نمونهبرداری و استفاده وسیعتر از انواع حسگرها، دفعات نمونهگیری افزایش و فواصل بین نمونهگیری کاهش یافته است که نتیجه آن افزایش حجم نمونههای در اختیار و استخراج الگوهای همبستگی میان اطلاعات نمونهای است. طبیعی است در این شرایط فرض استقلال مقادیر نمونهای نقض میشود. در این مقاله برای فرآیندهای خودبرگشتی مرتبه اول، برآورد فاصلهای معروفترین شاخصهای توانایی فرآیند با بهرهگیری از دو روش بوتاسترپ محاسبه شده است تا عملکرد این روشها توسط دو شاخص مهم متوسط درصد پوشش و متوسط طول فاصله اطمینان با بهرهگیری از روش شبیهسازی شود. نتایج شبیهسازی نشان داد که روش بوتاسترپ استاندارد غالباً عملکرد بهتری نسبت به روش بوتاسترپ صدکی دارد. همچنین، نشان داده شد که دسترسی به حجم قابل ملاحظهای از دادهها منجر به حصول متوسط درصد پوشش نزدیک به سطح اطمینان اسمی و متوسط طول فاصله اطمینان کوچکتر با دقت بیشتر خواهد شد. در نهایت، مثالی کاربردی برای مشاهدات واقعی نشان داد که این روشها از عملکرد مناسبی برخوردارند.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |