مسائل زمانبندی در محیطهای واقعی ساخت و تولید ماهیتا مسائل پویایی هستند و اغلب با عدمقطعیتها و پیچیدگیهایی روبرو هستند که توجه به آنها، گرچه منجر به عدم دستیابی سریع به جواب بهینه میگردد اما بهرهگیری کامل از مدلهای نظری توسعه یافته در حوزه برنامهریزی و زمانبندی را ممکن میسازد. در این پژوهش، مدلی از زمانبندی تولید کارگاهی منعطف با در نظر گرفتن عدمقطعیت ورود سفارش جدید و تغییر زمان عملیات ارائه شده است که هدف آن کمینه کردن حداکثر دوره ساخت (به عنوان معیار کارایی) و کمینهکردن انحرافهای بین زمانهای شروع عملیات در دو برنامه اولیه و ثانویه (به عنوان معیار پایداری) میباشد. بعلاوه به منظور نزدیکتر ساختن مدل به شرایط عملی، زمانهای حملونقل بین ایستگاههای کاری، به عنوان فرض کلیدی گنجانده شد که در تحقیقات مشابه در این حوزه، بطور همزمان در نظر گرفته نشده است. در بخش نتایج عددی، به دلیل NP-hard بودن مساله، الگوریتمی مبتنی بر اصول ژنتیک ارائه شد. نتایجی از تجزیه و تحلیل عددی مثالهای تصادفی، که با افزودن پارامترهای مربوط به حمل و نقل به مسائل موجود در ادبیات به دست آمدهاند، میزان درصد خطای بسیار ناچیز و در نتیجه کارآمدی الگوریتم را نشان داده است
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |