درصد بالای خطای انسانی در وقوع حوادث در سیستم های پیچیده بزرگ همچون نیروگاه های هسته ای ، این نتیجه را در برداشته که خطای انسانی، عامل عمده حوادث و پیامد های ناگوار آنها بوده است. با این حال انسان ها به دلیل برخی ویژگی ها همچون قابلیت انعطاف، تطبیق پذیری سریع و از همه مهمتر یادگیری و تجربه پذیری ، در این سیستم ها نگه داشته شده اند. یادگیری، تجربه ای مبتنی بر آموزش است که به منظور ایجاد تغییری نسبتاً پایدار در انسان صورت می گیرد. این تغییر که در برگیرنده ایجاد شرایط مناسب در رفتار، ادراک، عادات، افکار و نهایتاً عملکرد ها است، به عنوان اساسی ترین جلوه یادگیری قلمداد می شود. در این مقاله با استفاده از روش HEART در کمی سازی خطای انسانی و دخالت آن در احتمال خرابی هر یک از اجزاء متأثر از خطای انسانی موجود در سیستم خنک کنندگی راکتور تحقیقاتی تهران، و مقایسه آن با ارزیابی کمی یادگیری وارد شده با استفاده از روش ابداعی 22 معیار، جهت تحلیل اثر بخشی تئوری یادگیری در کاهش احتمال خطای انسانی به خصوص در شرایط بحرانی برای وظیفه اپراتوری هدایت کننده راکتور به طور ویژه نشان داده شده است. نتایج حاصل میزان احتمال بروز هر یک از چهار حادثه محتمل در راکتور را در حالت کلاسیک و نیز در حالت دخالت خطای انسانی و بحث یادگیرندگی انسان، با شرایط و روش های اعمالی و نیز عوامل مهم تاثیر گذار برای اجزاء تاثیر پذیر را در افزایش قابلیت اطمینان کل، با استفاده از کد محاسباتی تحلیل احتمالات ایمنی (RELAB) با هم مقایسه کرده و صحت روش و احتمال کلی بروز هر یک از حوادث را با احتمال داده های ژنریک تایید کرده است.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |